نویسنده: زهره هاشمی (1)




 

چکیده

برخلاف دیدگاه ها و رویکردهای سنتی- که کاربردهای استعاره را در بررسی کلمات و حداکثر عبارات به زبان ادبی محدود می کرد- دیدگاه شناختی، استعاره را بنیادی برای درک الگوهای معنایی موجود در زبان و نظام فکری افراد می داند؛ زیرا بر اساس نظریه ی استعاره ی مفهومی، بیان استعاری همان نمود زبانی درک مفهومی ما از امور است؛ به این معنا که ما بر اساس انتقال مفاهیم انتزاعی و غیرحسی به قلمرو امور عینی و حسی، آنها را برای خود درک شدنی می کنیم. هدف نگارنده، در این تحقیق، پیشنهاد کارکردها و کاربردهای این نظریه در پژوهش های نقد ادبی در ایران است.
زبان شناسی شناختی، نظریه ی استعاره ی مفهومی، استعاره ی مفهومی، نگاشت، پژوهش های ادبی فارسی.

1. مقدمه

طی چند دهه ی اخیر، مطالعات زبان شناسی شناختی ماهیت جدیدی برای استعاره تعریف کرد که بر اساس آن، استعاره فقط آرایه ی ادبی یا یکی از صور بلاغی کلام نیست؛ بلکه فرایندی فعال در نظام شناختی و ادراکی انسان است. تحقیقات لیکاف و جانسون در زمینه ی استعاره ثابت کرد که کاربردهای استعاره به حوزه ی مطالعات ادبی محدود نیست؛ چرا که در نظر انسان، استعاره همچون ابزار مفیدی، در شناخت و درکِ پدیده ها و امور نقش مهمی دارد. اهمیت استعاره فقط در کاربرد واژه، عبارت یا جمله نیست؛ بلکه هر استعاره ای یک مدل فرهنگی در ذهن ایجاد می کند که زنجیره ی رفتاری بر اساس آن برنامه ریزی می شود.
از این دیدگاه، استعاره (استعاره ی مفهومی) برحسب ضرورت و نیاز بشر به درک و بازنمایی پدیده های ناآشنا و با تکیه بر ساخت واژه ها و اطلاعات قبلی شکل می گیرد و در جولان فکری و تخیل نقش مهمی ایفا می کند. همچنین تعداد زیادی از طبقه بندی ها و استنباط های ما بر اساس استعاره ها صورت می گیرد و بسیاری از مفاهیم، به ویژه مفاهیم انتزاعی از طریق انطباق استعاری اطلاعات و انتقال دانسته ها از زمینه ای به زمینه ی دیگر نظم پیدا می کند. به این ترتیب، توجه به استعاره های مفهومی، به ویژه از این نظر اهمیت دارد که تبیین جدیدی از کارکرد مغز در برخورد با جهان پیرامون در اختیارمان می گذارد. از سوی دیگر، امروزه، به طور گسترده ای پذیرفته شده است که دخالت و تأثیر ساخت فرهنگی و اجتماعی در ادبیات به وضوح قابل تشخیص نیست. استعاره ی مفهومی از جهت امکان کشف این تأثیرات در زبان و متون ادبی قابل توجه است.
از این رو، ضرورت شناخت این نظریه از چند جهت قابل تأمل است: نخست از باب اهمیت و نقشی که استعاره های مفهومی در شناخت ساحت ذهن و ادراک افراد دارد؛ دوم به دلیل دست یابی به نقد و تفسیر دقیق تر و جدیدتری از متون، به واسطه ی شناخت دقیق نظریه هایی از این دست؛ سوم از جهت روزآمد کردنِ مباحث بلاغی در حوزه ی ادبیات از این طریق که خود، یکی از مسائل ضروری پژوهش های نقد ادبی در ایران است. به ویژه اینکه اغلب در بسیاری از مطالعات ادبی فارسی، پیش از وجود زمینه ای روشن از مبانی نظریِ نظریات جدید، محققان به تحلیل و کاربرد نظریه ی در متن می پردازند بی آنکه خواننده از قابلیت و کیفیت نظریه ی در تحلیل متن موردنظر درک درستی به دست آورد.
با توجه به آنچه گفته شد، مسئله ی اصلی نگارنده در این تحقیق، در گام نخست معرفی فشرده ای از نظریه ی استعاره ی مفهومی، و در گام بعدی، تبیین ویژگی ها و قابلیت های این نظریه در تحلیل متون ادبی فارسی است. بنابراین، ابتدا نظریه را به اختصار تعریف می کنیم، سپس درباره ی کارکردها و کاربردهای آن در زمینه ی نقد و تحلیل متون ادبی پیشنهادهایی می دهیم.

2. درآمدی بر نظریه ی استعاره ی مفهومی

تا اواخر دهه ی هفتاد، استعاره معمولاً سوژه ای زبانی و بلاغی شناخته می شد. ارتونی(2) با انتشار کتاب استعاره و اندیشه(3) (1979)- که شامل مجموعه مقالاتی درباره ی استعاره بود- موجب تغییر دیدگاه سنتی استعاره به دیدگاهی شناختی و تبدیل استعاره به سوژه ای فکری و اندیشگانی شد(4). مهمترین نتیجه ی مجموعه ی ویرایش شده ی ارتونی، یک سال بعد با انتشار کتاب استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم(5) توسط لیکاف و جانسون خودش را نشان داد. چهارده سال بعد که ویراست دوم کتاب ارتونی به چاپ رسد (1993)، لیکاف فصل جدیدی با عنوان «نظریه ی معاصر استعاره» را به کتابش افزود. در این فصل دیدگاه لیکاف درباره ی استعاره به صورت کامل تر و منسجم تری، نسبت به آنچه در نخستین اثر مشترکش داشت، بیان شد. لیکاف در این مقاله بر اساس رویکرد زبان شناسی شنختی به استعاره، به بیان و اثبات نظریاتش در باب استعاره و ارتباطش با اندیشه و ادراک پرداخت. او استعاره را «نگاشت قلمروهای متناظر(6) در نظامی مفهومی» تعریف کرد (Lakoff, 1993: 203) که در آن، فرایند مفهومی و انطباق میان دو مفهوم از یک حوزه ی به نام مبدأ(7) به حوزه ی دیگری به نام مقصد(8) صورت می گیرد. در این فرایند اطلاعات و دانشی که درباره ی حوزه ی مبدأ داریم، برای مفهوم حوزه ی مقصد به کار می بریم و از این راه درباره ی آن گفت و گو و آن را درک می کنیم(9).

3. زمینه های کاربرد نظریه ی استعاره ی مفهومی در متون فارسی

از آنجا که استعاره ی مفهومی برآمده از ادراک و نظام مفهومی انسان است، می تواند محمل خوبی برای دست یابی به معانی پنهان و سامانه های فکری و اندیشگانی افراد باشد. به این ترتیب، از همان ابتدای شکل گیری این نظریه، ادبیات و حوزه های مرتبط با آن یکی از بخش های مهم مورد مطالعه ی محققان نظریه ی استعاره ی مفهومی بوده است. پژوهشگران این حوزه سعی داشتند به ذهنیت مؤلف و در کل به معنای متن دست یابند(10).
با توجه به آنچه محققان تاکنون درباره ی استعاره ی مفهومی بازگو کرده اند، این نظریه استعداد قابل توجهی برای تحلیل متون ادبی و از جمله متون ادبی فارسی دارد. در ادامه برخی از این قابلیت ها پیشنهاد می شود:
1. یکی از زمینه های پرکاربرد و بسیار رایج استفاده از استعاره های مفهومی، در حوزه ی سبک شناسی شناختی است(11). در سبک شناسی کلاسیک، محققان به بررسی نمونه های بهره گیری خلاف عادتِ زبان و بحث های زیبایی شناسی و بلاغی صرف استعاره در کنار دیگر آرایه های بلاغی می پردازند؛ حال آنکه با استفاده از استعاره های مفهومی در مطالعات سبکی، می توان علاوه بر این موضوع، ویژگی های شناختی پدید آورنده ی اثر را نیز بررسی کرد. به این معنا که استعاره در این شیوه به عنوان مکانیسم و مشخصه ی تنوع زبانیِ خاص می تواند در تشخیص ویژگی های خاص سبک فردی نویسنده به طور خاص و یا در تشخیص مختصات سبکی یک دوره به طور عام تر به کمک تحلیل های رفتاری و شناختی پدیدآورندگان اثر بیاید و کارکردی روان شناختی داشته باشد.
2. از طریق تحلیل استعاره های مفهومی می توان کاربرد متفاوت اشکال زبانی را در نحو و دستور زبان متون مشخص کرد. تنوع میان دسته بندی های اسامی، افعال، صفات و .... که در عبارت شناسی و اصطلاح شناسی به کار می رود و همچنین باززایی «استعاره های مرده و متعارف» به وسیله ی استعاره های مفهومی قابل بررسی است.
3. از آنجا که استعاره های مفهومی بیانگر کارکرد محتوایی انطباق حوزه ی های مبدأ و مقصد هستند، هر استعاره به نوعی بازتابنده ی ذهنیت و دیدگاه پدیدآورنده ی آن است. بنابراین، از این نظریه ی برای بررسی نگرش ها و دیدگاه های شاعران و نویسندگان و یا نگرش های غالب در هر سبک و دوره می توان بهره برد. علاوه بر این، بررسی استعاره های مفهوم به عنوان علاقه ای سبکی، در تشخیص لحن نویسنده/شاعر در آثارش و همچنین در تشخیص ژانرهای ادبی خاص مؤثر و کارآمد است.
4. چنان که می دانیم، ماهیت استعاره به گونه ای است که بازنمایی جدیدی از محیط پیرامون فراهم می کند. این بازنمایی جدید بر اثر تکرار و تداوم به مدلی فرهنگی و اجتماعی تبدیل می شود و به این ترتیب در زندگی روزمره و حتی در نظام های علمی و کاربردی، ملاک قضاوت و ارزش گذاری قرار می گیرد (قاسم زاده، 1378: 34).
5. استعاره های مفهومی در شناسایی انواع معنا در متون نقش مهمی دارند. برای مثال، مطالعه ی شناخت معانی مشترک قلمروهای منبع و هدف میان متون، به کشف تفاوت و اشتراک ایدئولوژی و جهان بینی های پدیدآورندگان آثار ادبی منجر می شود؛ از این رو این نظریه می تواند در حوزه ی ادبیات تطبیقی بسیار کارآمد و راهگشا باشد.
6. کارکرد پیش گفته به ویژه در حوزه ی تحلیل گفتمان و معناشناسی، و نیز در تحلیل انواع ادبی متون منثور معاصر بسیار جالب و قابل توجه ست.
7. مطالعه ی موردی استعاره های مفهومی درباره ی برخی مفاهیم خاص در متون ادبی دوره های مختلف، به کشف سیر تطور و تحول معنا در عبارات و کلمات بسیار کمک خواهد کرد.
8. با توجه به اینکه استعاره های ادبی شکل بدیع و خلاقانه ی استعاره های متعارف زبان روزمره هستند؛ بررسی استعاره های موجود در متون، به ویژه در نثر رمان های معاصر، از یک سو امکان کشف و دسترسی به ساخت های استعاری موجود در زبان نویسنده و میزان تأثیرپذیری وی از ساخت اجتماعی و فرهنگی را فراهم خواهد کرد و از سوی دیگر خلاقیت و نوآوری نویسندگان را در تبدیل استعاره های متعارف به استعاره های ادبی و نو نشان خواهد داد. این مسئله به ویژه در مقایسه رمان های اقلیمی و کشف تأثیرات منطقه ی زبانی خاص، برجسته و کارآمد خواهد بود.
9. استعاره های مفهومی ابراز مهمی برای مقایسه ی زبان و سبک نویسنده یا شاعری در مجموعه ای از آثارش خواهد بود. این مسئله را می توان با استفاده از شیوه ی تحقیقی پیکره ی زبان شناسی درباره ی آثار چند نویسنده و شاعر نیز به کار برد.
10. تحلیل نظام نگاشتی استعاره های موجود در متن، دست یابی به معنای بافت و روابط درون متنی اثر را برای منتقد ممکن می کند. این روش به ویژه در اشعار نیمایی یا اشعار کلاسیک- که در آنها ارتباط ظاهری بندها و ابیات روشن نیست- بسیار کارآمد است.
11. به نظر می رسد از میان متون ادبی فارسی، اشعار غنایی، رمان و داستان های معاصر (به ویژه داستان های سوررئال)، نثرهای شاعرانه عرفانی و منظومه های نمادین عرفانی به دلیل برخورداری از زبان استعاره مدار و نزدیکی زبانشان به قطب استعاری، بالاترین تناسب و تقارن را از جهت تحلیل و کاربرد این نظریه ی داشته باشند.
12. علاوه بر موارد یاد شده، برخی از انواع ادبی مانند رمان، ادبیات عامیانه و ادبیات کودکان به دلیل فارغ بودن از محدودیت های حاکم بر برخی از انواع رسمی ادبیات مانند شعر و نثر فنی قدیم، دارای ظرفیت بیشتری برای کاربرد این نظریه در تحلیل و نقد هستند (صدری، 1385: 245).

پی نوشت ها :

1- دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد.
2- Ortony
3- Metaphor and Thought
4- برای آگاهی بیشتر از تاریخچه ی مطالعات استعاره و بحث های مرتبط با آن به ویژه در قرن بیستم ر.ک:
William N. West, "Memory", Encyclopedia of Rhetoric, Ed. Thomas O. Sloane, (Oxford University Press, 2006), PP.512-513. 16 February 2007.
<http://www.oxford-rhetoric.com/entry?Entry=t123.e157>
Richard Trim, Metaphor Networks, *UK: Palgrave Macmillan, 2007), PP. 3-27.
Brigitte Nerlich and David D. Clarke, "Mind, meaning and metaphor: the philosophy and psychology of metaphor in 19th-century Germany", (London, Thousand Oaks, CA and New Delhi: SAGE Publications, 2001), PP. 39-61.
G. Steen, "Metaphor and language and literature: a cognitive perspective", (London, Thousand Oaks, CA and New Delhi, 2000).
Gerard Steen, "Researching and applying metaphor", (2008), PP. 93-95.
و برخی منابع فارسی مانند:
آزیتا افراشی، نگاهی به تاریخچه ی مطالعات استعاره (تهران: سوره ی مهر، 1383)، صص 11-34.
نیره صدری، بررسی استعاره در ادبیات فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی، (تهران: دانشگاه علامه طباطبایی، 1385)، صص 21 -68.
ترنس هاکس، استعاره، (تهران: نشر مرکز، 1377)، صص 19-136.
ت. بورشه و دیگران، زبان شناسی و ادبیات (تهران: هرمس، 1386)، صص 291-301.
5- Metaphor we lives by
6- Cross-Domain Mapping
7- Source Domain
8- Target Domain
9- برای آگاهی بیشتر از چگونگی این نظریه ی ر.ک:
زهره هاشمی، «مروری بر نظریه ی استعاره ی مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون»، ادب پژوهی، (گیلان، در حال چاپ).
George Lakoof & Mark Johnson, Metaphor We lives by, (Chicago: Chicago University Press, 1980), PP. 3ff.
10- برای آگاهی بیشتر درباره ی تحقیقات غربیِ کاربرد استعاره ی مفهومی در ادبیات ر.ک:
George Lakoff, Women, Fire, and Dangerous Things, (Chicago: Chicago of Chicago Press, 1987).
Lakoff and Mark Turner. More than Cool Reason, (Chicago: University of Chicago Press, 1989).
Elena Semino, Metaphor in discourse, (US & New York: Cambridge University Press, 2008), PP. 36-80.
A. Goatly, The language of metaphor, (London: Routledge, 1997).
G. J. Steen et al., Metaphor in Usage, (VU University Amsterdam), PP. 757-788.
Semino & Steen, Metaphor in literature. (Cambridge: Cambridge University Press, 2008). PP. 232-244.
11- درباره ی ارتباط استعاره ی مفهومی و سبک شناسی شناختی ر.ک:
J. Seen & R. W. Gibbs, Question about metaphor in literature, (European Journal of English Studies, 2004), PP. 337-354.
Elena Semino, A cognitive stylistics approach to mind style in narrative fiction, (Amsterdam: John Benjamin's, 2002), PP. 95-112.
R. W. Jr. Gibbs, The poetic of mind: Figurative thought, Language and understanding, (Cambridge: Cambridge university Press, 1994).
Maria del Carmen Y??ez Prieto, Authentic instruction in literary worlds: Learning the stylistics of concept-based grammar, (Language and Literature, 2010), PP. 59-75.

فهرست منابع تحقیق:
- بورشه، ت. و دیگران. (1386). زبان شناسی و ادبیات. ترجمه ی کورش صفوی. تهران: هرمس.
- افراشی، آزیتا. (1382). «نگاهی به تاریخچه ی مطالعات استعاره». استعاره: مبنای تفکر و ابزار زیبایی آفرینی (مجموعه مقالات امبرتو اکو و دیگران). گروه مترجمان. گردآورنده فرهاد ساسانی. تهران: سوره ی مهر، حوزه ی هنری سازمان تبلیغات اسلامی، صص 11-36.
- صدری، نیره. (1385). بررسی استعاره در ادبیات فارسی از دیدگاه زبان شناسی شناختی. پایان نامه ی کارشناسی ارشد. دانشکده ی ادبیات و زبان های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی.
- قاسم زاده، حبیب اله.(1378). استعاره و شناخت. تهران: فرهنگان.
- مشعشعی، پانته آ. (1380). استعاره در زبان فرسی. پایان نامه ی کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی.
- هاشمی، زهره. (در حال چاپ). «نظریه ی استعاره ی مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون». ادب پژوهی، دانشگاه گیلان.
- Black, Max. (1962). Models and metaphors: Structure in language and philosophy, Ithaca, NY: Cornell University Press.
- ________ (1993). "More about metaphor". In A. Ortony (Ed.). Metaphor and Thought. Cambridge University Press. PP. 19-41.
- Clausner, Tim and Croft, William. (1997). "Productivity and schematicity in metaphors". Cognitive science. No.21. PP. 247-282.
Del Carmen Y??ez Prieto, Maria. (2010). "Authentic instruction in literary worlds: Learning the stylistics of concept-based grammar". Language and Literature. 19(1). PP. 59-75. [Accessed March 2010].
<http://lal.sagepub.com/cgi/content/refs/19/1/59>
Gibbs, R. W. Jr. (1994). The poetic of mind: Figurative thought, Language and understanding. Cambridge: Cambridge University Press.
Lakoff, G. (1986). "A figure of thought". Metaphor and Symbolic Activity. 1(3). Pp. 215-225.
______ (1987). Women, Fire and Dangerous Things: What Categories Reveal About the Mind. Chicago of Chicago Press.
_____ (1993). "The contemporary theory of metaphor". In Dirk Geeraerts (editor). (2006). Cognitive linguistics: basic readings (Cognitive linguistics research; 34). Berlin New York: Mouton de Gruyter. PP. 187-238.
_____ (2002). Moral politics: How Liberals and Conservatives Think? Chicago, IL: The University of Chicago Press.
- ــــــــ(1998).philosophy in the flesh: The embodied mind and its challenge to western thought. New York: Basic Books.
-Lakoff, G. & Mark Turner. (1989). More than Cool Reason: A Field Guide to Poetic Metaphor. Chicago: University of Chicago Press.
Semino, E. & J. Culpepper (Eds.). (2002). Cognitive Stylistics: Language and cognition in text analysis. Amesterdam: John Benjamin's.
Steen, J. & R. W. Jr. Gibbes. (2004). "Question about metaphor in literature". European Journal of English Studies. London & New York: Routledge. Vol. 8.No. 9. PP. 337-354.
Trim, Richard. (2007). Metaphor networks; the comparative evolution of figurative language.UK: Palgrave Macmillan.
Murphy, G. (2000). "Metaphor and language and literature: a cognitive perspective". London, Thousand Oaks, CA and New Delhi. Vol. 9(3). PP.261-277.
Nerlich, Brigitte and David D. Clarke. (2001). "Mind, meaning and metaphor: the philosophy and psychology of metaphor in 19th-century Germany©". SAGE Publication. History of the Human Sciences". London, Thousand Oaks, CA and
New Delhi. Vol. 14. No.2.PP.39-61. [Accessed November 2010].
<http://hhs.sagepub.com/content/14/2/39>
William N. West. "Memory". Encyclopedia of Rhetoric. Ed. Thomas O. Sloane.© 2006 Oxford University Press. Encyclopedia of Rhetoric: (e-reference edition). Oxford University Press. The Midnight University [16 February 2007]
http://www.oxford-rhetoric.com/entry?entry=t223.e157.


منبع مقاله :
فتوحی، محمود؛ (1390)، نامه ی نقد( مجموعه مقالات نخستین همایش ملی نظریه و نقد ادبی در ایران، تهران: نشر خانه کتاب، چاپ اول